داوری کردن. حکومت کردن. محاکمه کردن. رفع دعوی و شکایت کردن: بیشتر خلوتها با بوسهل زوزنی بود و صارفات او می برید و مرافعات وی می نهاد و مصادرات او می کرد. (تاریخ بیهقی ص 87)
داوری کردن. حکومت کردن. محاکمه کردن. رفع دعوی و شکایت کردن: بیشتر خلوتها با بوسهل زوزنی بود و صارفات او می برید و مرافعات وی می نهاد و مصادرات او می کرد. (تاریخ بیهقی ص 87)